معنی راه حل نهایی

حل جدول

راه حل نهایی

آخرین تیر ترکش


کنایه از راه حل نهایی

آخرین تیر ترکش


راه حل

آلترناتیو

الترناتیو


کنایه از آخرین چاره‌اندیشی- راه حل نهایی

آخرین تیر ترکش

فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

راه حل

حل، خارج


حل

حل

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

راه حل

راهکار، راه چاره

کلمات بیگانه به فارسی

راه حل

راهکار

فارسی به آلمانی

راه حل

Aus, Außerhalb, Heraus hinaus, Heraus, Hinaus

فرهنگ فارسی هوشیار

نهایی

نهایی در فارسی فرجامین (صفت) منسوب به نهایت: آخری آخرین.

عربی به فارسی

حل

انحلا ل , برهم خوردگی , چاره سازی , شولش , حل , محلول , راه حل , تادیه , تسویه

لغت نامه دهخدا

حل حل

حل حل. [ح َ لِن ْ ح َ لِن ْ] (ع اِ صوت) کلمه ای است که بدان شتران را زجر کنند تا تیز روند و گاه بجای آن حَل ْ مسکنه گویند. (منتهی الارب).


حل

حل. [ح َ] (ع صوت) کلمه ای است که بدان شتران را زجر کنند تا تیزروند. حل حل به تنوین نیز چنین است. (منتهی الارب).

فارسی به ایتالیایی

معادل ابجد

راه حل نهایی

320

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری